یعنی خودم از خودم خنده م می گیره که دارم از چیزای ساده وپیش پا افتاده لذت می برم لباس می ذارم تو لباسشویی، کیف می کنم با شکیب می شینیم دوتایی ناهار می خوریم، کیف می کنم صبح از خواب پا می شم، لذت می برم. دلیلشم فقط اینه که هفت - هشت روزه
خونه زندگیم مستقل شده توی همون ساختمون خونه ی مادر شوهرم، یه واحد خالی شد.ما هم رهن و اجاره ش کردیم.دیگه موقع ناهار خودن، کسی غر نمی زنه و از غذا ایراد نمی گیره.دیگه صبح با سر و صدای کسی بیدار نمی شم.دیگه لباسامو جمع نمی کنم هفته ای یه بار یه عالمه لباس بندازمتو لباسشویی و بعد ندونم کجا پهنشون کنم خشک بشن.هر چند شبا طرفای هشت و نیم می رم پیش مادر شوهر تاحدود یازده - یازده و نیم.ولی بازم بهتر از اینه که اونجا زندگی کنم و شبانه روز همونجا باشم.بازم مرسی خدا جون که یهویی شرایط رو واسه مستقل شدنمونفراهم کردی و تا حد زیادی به زندگیم سر و سامون دادی. کلافه م...
ما را در سایت کلافه م دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : khoonamoon بازدید : 56 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 19:35